loading...
عاشقانه های گلوریا
پیغام گلوریا

فروشگاه شارژ گلوریا (تخفیف ویژه)


آخرین ارسال های انجمن
GELORIA بازدید : 96 نظرات (0)

برنامه رمان های عاشقانه یک برنامه کتاب آندروید میباشد

که شامل رمان های عاشقانه است که میتوانید رایگان همه رمان ها را مطالعه کنید

تعداد این رمان های عاشقانه در این کتاب رمان 18 عدد کتاب است.

اسم برخی از رمان ها توی عکس بالا اومده و تعدادی رو من میگم:

رمان پژوا و پژمان،رمان تراکم تنهایی،رمان تمنا برای نفس کشیدن

رمان خط هشتم،رمان دالان بهشت،رمان در مسیر آب و آتش

رمان دیوار به دیوار،رمان روزان دیروزم،رمان زیر شلاق زمستان

 

دانلود کتاب رمان های عاشقانه برای آندروید در ادامه مطلب. . .

 

GELORIA بازدید : 145 نظرات (0)

 

 قسمتهایی از متن رمان عسل تلخ :
 
نیگاش کن مرده شور برده رو چه جوری غور کرده هیچوقت مثل ادم نمیمونه که
محترم: ولش کن بابا چه توقعی ازش داری روز روزشم با یه من عسل نمیشه چشیدش چه برسه به حالا که جینیگیلی مستونش داره میره راضیه که ان دو را میپایید نیشش تا بناگوش باز شد طوری که لب و لوچه اش دندان های زرد و فاصله دارش را ریخت بیرون شرکت سرش غر زد تو دیگه چته هار شدی؟پتیاره قرشمال
راضیه میل بافتنی را کنار انداخت و با خلق تنگ جواب داد وا چرا دق و دلیتو سر من خالی میکتنی دلت از زندی سگیت پره به من چه شوکت که از دعوا راه انداختن ابایی نداشت و احساس قلدری میکرد خیلی غلیظ جواب داد زرشک اخه گوشکوب تو چی هستی که من بخوام دق و دلیمو سرت خالی کنم
 
برای دانلود رمان به ادامه مطلب بروید . . .
 
GELORIA بازدید : 345 نظرات (0)

اتاق کاملا به هم ریخته بود و بوی تند سیگار فضای ان را پر کرده بود. انگار کسی ساعتها یا حتی روزها در انجا سیگار می کشیده است به طوری که هر تازه واردی در بدو ورود از بوی تند و زننده ان مشمئز می شد.

سروش بی حوصله لباس عوض می کرد یک دست کت و شلوار و یک نگاه سطحی در اینه اما هیچ یک باب دلش نبود و ارزو می کرد هرگز به این مراسم پای نگذارد. ولی مثل اینکه چاره ای نداشت.حکم پدر بود و بس.بالاخره هم علی رغممیل باطنی اش به دلیل احترام به شخصیت خود و پدر یکی از شیک ترین کت و شلوارهایش را پوشید و بدون اینک هدر اینه نظری بیندازد روی تخت ولوشد.

سیگار روشن را از گوشه زیر سیگاری برداشت و بین لبهایش قرار داد و به سقف خیره ماند . در چهره جذاب و مردانه اش غمی جانکاه لانه کرده بود .رنگ به چهره نداشت فروغ و درخشش از چشمان سبز رنگ گیرایش گریخته بود. مثل یک بیمار مالیخولیایی به فکر فرو رفته بود.

بعد ازمشاجره و بحث های یک ساله بالاخره پدر موفق و او حاضر به چشم پوشی از دختری شده بود کهتمام قلبش را تسخیر کرده بود.

در عالم خود بود که صدای در او را مجبور کرد با عجله سیگار را در زیر سیگاری خاموش کند. چند لحظه بعد مادرش ( شیرین ) در حالی که لبخندی بر لب و کرواتی بسیار زیبا و هماهنگ با رنگ چشمان او در دست داشت وارد اتاق شد و با تعجب پرسید: -هی پسر چه کار می کنی ؟ چه خبره!…بوی گند سیگار تموم اتاقت رو پر کرده!

و نگاهی به سروش انداخت که با فریاد او در امیخت.
-چرا با لباس مهمانی ولو شدی روی تخت؟…الان چروک میشه ها.
و غرولندکنان به طرف پنجره رفت پذده های ابی گلدار را کنار کشید.پنجره را باز و هوای الوده و کثیف را با کتابی که از قفسه برداشت بیرون راند. قدری خشبو کننده هلو که معمولا سروش برای از بین بردن بوی سیگار میزد اسپری کردو گفت:- به جای اینکه به خودت عطرو اودکلن بزنی این سیگار مسخره رو دود میکنی.
اگه پدرت متوجه سیگار کشیدنت بشه می دونی که چه عکس العملی نشون می ده. سروش گویی در دنیای دیگری به سر می برد به سختی تکانی خورد و لبه تخت نشست و در حالی کحه سعی در دزدیدن نگاهش داشت گفت: – مادر بس کن … تورو خدا بس کن …!

جهت دانلود به ادامه مطلب بروید...

GELORIA بازدید : 92 نظرات (0)

 

سلام امروز بعد از چند روز یک رمان جدید براتون آماده کردم این رمان است سیگار شکلاتی یکی از برترین رمان های این ماه انتخاب شده است به کاربران توصیه میشه بخونن و به ما بگن خوبه یا نه.

از کاربران سایت دعوت میشه که برن به ادامه مطلب و رمان رو دانلود کنند….

 

فروشگاه سایت
تبلیغات ویژه
درباره ما
Profile Pic
ツ گـــــــــلــــــــــوریــــــــــاツ
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    دختر یا پسر ايده آل براي ازدواج از نظر شما کدام است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 11
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 41
  • بازدید امروز : 101
  • باردید دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 694
  • بازدید ماه : 1,698
  • بازدید سال : 4,835
  • بازدید کلی : 72,986
  • کدهای اختصاصی